سومین کنفرانس سازمان ملل با موضوع مسکن و توسعه پایدار شهری؛ ۲۰۱۶ Habitat III
” Habitat III ” سومین کنفرانس سازمان ملل متحد با موضوع مسکن و توسعه پایدار شهری است که در سال ۲۰۱۶، با موضوع “تعیین اولویتهای شهری جهانی برای ۲۰ سال آینده” برگزار میگردد.
این کنفرانس هر بیست سال یکبار برگزار میگردد بهطوری که ” Habitat I ” در سال ۱۹۷۶ در ونکوور کانادا، زمانی که حکومتها در حال شناخت شهرنشینی سریع به طور خاص در کشورهای در حال توسعه بودند، برگزار گردید. ۲۰ سال بعد از آن، در سال ۱۹۹۶، ” Habitat II” در استانبول ترکیه برگزار گردید که در آن رهبران جهانی موضوع اسکان بشر (Habitat) را تعیین برنامه اجرایی جهانی برای تأمین سزپناه کافی برای همه تعیین کردند. بر این اساس، در بیستمین سال بعد از دومین کنفرانس ” Habitat III” با تمرکز بر روی موضوع سیاستها و راهبردهای فضاهای شهری عدالت محورتر و پایدارتر برای ۲۰ سال آینده برگزار میگردد.
در واقع ” Habitat III ” ؛ (هبیتات سوم) موقعیتی برای شکل دادن به اجرای هدف های جدید، و طرح ریزی برای راه های جدید رو به جلو برای پاسخ به چالش های شهری شدن خواهد بود.
این کنفرانس یک “دستور کار جدید شهری” برای قرن بیست و یکم که در آن بایستی پویایی همیشه در حال تغییر تمدن انسان ها را به رسمیت بشناسد، ارائه خواهد کرد. این “دستور کار جدید شهری” بر روی سیاست ها و راهبردهایی تمرکز خواهد کرد که بتواند به طور موثر قدرت و نیروی پشتیبان شهری شدن را برای ساختن فضاهای شهری پایدارتر و عادلانه تر مهار کند. این کنفرانس دستور کار توسعه شکل می دهد و بر همه بازیگران شهری اثر میگذارد.
*************************************************************************************
انتشار کتاب «چشمان پوست»
کتاب «چشمان پوست» نوشته یوهانی پالاسما معمار و نظریهپرداز برجسته فنلاندی با ترجمه مشترک علیرضا فخرکننده و سارا گلمکانی منتشر شد. این کتاب نخستین جلد از مجموعه «فلسفه بدن» نشر چشمه است و در آن از معماری و فلسفه معماری و همچنین بررسی این دو مقوله از دریچه فلسفه پدیدارشناسی سخن به میان میآید.
«چشمان پوست» شامل دو بخش است. مقدمهای از استیون هال، معمار برجسته و سرشناس آمریکایی و استاد کنونی دانشگاه کلمبیا با عنوان «یخ نازک» و همچنین پیشگفتاری از نویسنده درباره چگونگی نگارش کتاب با عنوان «لمس کردنِ جهان» نیز ورودیه کتاب را تشکیل میدهند.
پالاسما در بخش نخست «چشمان پوست» سیری تحلیلی ــ تاریخی از حواس به مخاطب ارائه کرده و در آن دست به نقدی دامنهدار از استیلای کلاننگرههای بیناییمحوری، ذهنگرایی کانتی و دوپارهانگاری دکارتی در سنت فلسفه غرب، میزند. وی همچنین در این بخش میکوشد تا بنیانهای یک معماری حسبنیاد، تنمحور و انسانگرا را طرحریزی کند.
نویسنده در بخش دوم نیز با تمرکز موردی بر حواس و رابطه میان آنها، میکوشد تا ذات چندحسی و بافتمند هر یک از حواس و همچنین درهم تنیدگی و همپوشانیهای ساختاری آنها را به روشنی نشان دهد.
*************************************************************************************
معماری داخلی خیلی دیر وارد پروژه ساخت و ساز می شود
آنچه امروزه به عنوان طراحی داخلی مطرح است، به طور خلاصه عبارت است از بهینه سازی فضاهای داخلی یک سازه به منظور بهره گیری بیشتر از این فضاها جهت انجام فعالیت های روزمره زندگی و کار.
گرچه طراحی داخلی به عنوان یک حرفه تخصصی در حوزه صنعت ساختمان مطرح است اما با توجه به اینکه این رشته در ارتباط مستقیم با زندگی افراد و کیفیت زندگی عموم مردم است و در نهایت تاثیری غیرقابل انکار بر فضای زندگی ما دارد.دکتر فرهمندیان، استاد دانشگاه در تشریح وضعیت موجود معماری داخلی در کشور با اشاره به اینکه فضای معماری بدون طراحی داخلی یا اصلاً قابل استفاده نیست و یا در صورت قابل استفاده بودن، کارآیی لازم و بهینه را نخواهد داشت، افزود: با وجود اینکه طراحی داخلی زندگی همه آحاد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و تأثیرات آن در زندگی به وضوح قابل مشاهده است، اما با توجه به اینکه در وضعیت موجود عمده بحثهایی که به صورت جاری در صنعت ساخت و ساز و ساختمانسازی مطرح است بحثهایی اقتصادمحور و به نوعی کارفرما محور است یعنی آنچه در عمل رخ میدهد بسیار به سلیقه کارفرما و کسانی که مدیریت اقتصادی پروژه را دارند وابسته است . از این رو گاهی در مراحل اولیه پروژه مباحث معماری داخلی اصلا دیده نمیشود و همین است که باعث میشود موضوع طراحی و معماری داخلی از ابتدا به صورت اصولی لحاظ نشده و به مرور با پیشرفت فیزیکی کار و در مرحله ای که ساختمان به مرحله سفتکاری رسید، مسائل مربوط به معماری داخلی مطرح میشود. معمولا طراحی سازه ساختمان یا تاسیسات ساختمان در اولویت قرار میگیرند و مباحث معماری داخلی در مسائل فرعیتر و جانبیتر دیده میشود و پس از پیشرفت درصد بالایی از پروژه با توجه به وضعیتی که ساختمان پیدا میکند این مباحث مطرح میشود و راهکارهایی برای آن اندیشیده میشود.
وی با اشاره به اینکه آنچه در دنیا و در حالت ایده آل مرسوم است اینست که از ابتدا و به موازات سایر مسائل باید بحث معماری داخلی هم دیده شود گفت برای داشتن یک سازه ایده آل و استاندارد باید از همان ابتدا و همزمان با ایدههایی که برای ساختمان مطرح میشود، طرح و برنامهای نیز برای بحث طراحی و معماری داخلی داشته باشیم که متاسفانه در حال حاضر در صنعت ساختمان در کشور ما این رویه رخ نمیدهد.
دکتر فرهمندیان با اشاره به اینکه یکی از تواناییهای مورد نیاز برای یک معمار داخلی توانایی برآورد هزینه ها و تامین بهترین ها با حداقل هزینههاست هزینه های لازم در خصوص بحث معماری داخلی را در مقایسه با کل هزینه های ساخت و ساز بسیار ناچیز ارزیابی کرد و افزود: هزینههایی که در حال حاضر برای بحثهای مرتبط با معماری داخلی در ساختمانهای عادی مسکونی اختصاص مییابد چیزی در حدود 5 درصد است که البته شامل بخشهایی نظیر کفسازی و بدنهسازی و مواردی نظیر آن که اجباری است نمیشود ولی آنچه که سازنده به صورت پیشفرض، مواردی را مازاد بر این ببیند مثلاً اعمال ایدهها یا حالتهایی ویژه از نظر فضاسازی یا بحثهای روانشناسی محیطی همان حدود 5 درصد است که البته در پروژههای مختلف قابل دستهبندی است مثلا در پروژههایی که ارتباط و کیفیت فضاهای داخلی با انسانها در تعامل بیشتری است درصد هزینهای بیشتری را به خود اختصاص میدهد و پروژههای دیگری که این موارد اهمیت کمتری دارند و البته در همه این موارد سلیقه کارفرما و سازنده عامل تعیین کننده هستند.
وی ضمن اشاره به تفکیک نوع بنا و کاربری سازه خاطر نشان کرد: اجرای معماری داخلی ایدهآل در پروژههایی که کیفیت فضاهای داخلی با انسان ارتباط بیشتری دارند، میتواند حتی تا 100 درصد هزینه پروژه را افزایش دهد و این بسته به نظر کارفرما و سازنده پروژه دارد که میتواند تا بینهایت هزینه برای رسیدن به یک سازه دلخواه صرف نماید اما یک رقم معقول برای این هدف 20 تا 25 درصد هزینهها را شامل میشود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه برای طراحی و اجرای معماری داخلی باید حتما از یک طراح و معمار داخلی بهره جست، افزود: معماری داخلی هنوز آن به جایگاهی که باید دست نیافته و وضعیت مناسبی را در پروژههای ساختمانی و بحث ساخت و ساز ندارد، یکی از عمدهترین دلایل این موضوع که البته صرفا در بحث معماری داخلی مطرح نیست و همه جنبههای ساخت و ساز و اصولا معماری و حتی سایر رشتههای مهندسی را در بر میگیرد بحث ضعف سیستم آموزشی در کشور است، اینکه در طی دوره آموزشی فارغالتحصیلان به صورت هدفمند برای ورود به بازار کار و ارتباط با محیط حرفهای کاری آماده نشدهاند، به عنوان مثال فارغالتحصیلان معماری داخلی ما در حال حاضر مبانی کلی و اصول زیباییشناسی را آموخته و اصول این رشته را به خوبی میداند اما نمیتواند با یک پروژه واقعی ارتباط برقرار کند و کار خوبی را ارائه نماید و در واقع فارغ التحصیلان دانشگاهی ما طی دوران تحصیل برای ورود به دنیای واقعی این حرفه آماده نمیشوند و دید عملی و تجربی به کار ندارند. دانشآموختگان دانشگاهی ما چیزهایی را میدانند و آموختهاند ولی دنیای واقعی بازار کار چیزهای دیگری را میطلبد که در عمل اینها نمیتوانند یکدیگر را درک کنند و ارتباط لازم و صحیحی برقرار کنند، من معتقدم که به عنوان یک ضرورت باید به یک طراح داخلی از لحاظ فنی دورههای عملی نظیر کار با چوب، شناخت مصالح جدید، روشهای برآورد مالی، روشهای برقراری ارتباط با کارفرما، اصول تنظیم قراردادهای کاری و... ارائه شود، آنچنان که میبینیم افرادی هم که در این حوزه موفق بودهاند دانش تجربی را در کنار تحصیلات آکادمیک داشتهاند و من به جد معتقدم که باید سرفصلهای آموزشی تغییر کند.
یکی از چالشهای مهم این رشته نبود منابع علمی مناسب و در دسترس و در نتیجه تربیت ناکارآمد متخصصین این صنعت است که باید برای بهبود جایگاه معماری داخلی نخست برای این مهم، چاره ای اندیشید.
**********************************************************************************************